راه پیما. راه پیماینده. روندۀ راه. که راه طی کند. که راه پیماید. که راه رود. راهرو: کعبه صفتند و راه پیما باور کنی که آسمان و ماهند. خاقانی. و رجوع به راه پیما شود
راه پیما. راه پیماینده. روندۀ راه. که راه طی کند. که راه پیماید. که راه رود. راهرو: کعبه صفتند و راه پیما باور کنی که آسمان و ماهند. خاقانی. و رجوع به راه پیما شود